هفت حقیقت درباره طلا
طلا نقره فیروزه G.S.T

...تولید آهن یک روز جهان معادل بیست برابر کل طلای تولید شده در تول تاریخ است.

  1. عرضه طلا در جهان مساوی با حجم طلای موجود روی سطح کره زمین است

طلا چون انبار می شود و نه مصرف، و استخراج آن بسیار کند می باشد، عرضه آن در واقع همان ذخیره موجود است. این حقیقت مبانی تحلیل قیمت آن را بطور بنیادی مختلف ساخته است.  البته قیمت طلا به عرضه و تقاضای آن مسلماً بستگی دارد ولی عرضه آن استخراجش (که حدوداً 1،7 12درصد به حجم طلای روی زمین می افزاید ) نیست بلکه موجودی آن است.نه تنها تولید کند آن علت این واقعیت است بلکه این مطلب نیز که یک گرم طلایی که امروز استخراج می شود با یک گرم طلایی که چند هزار سال قبل توسط قوم اینکا در پرو استخراج شده بود دارای یک ارزش می باشند.(صرف نظر از مسئله عتیقه بودن)

بطور خلاصه تولید و استخراج طلا بسیار کند و در نتیجه عرضه آن تقریباً ثابت است. پس عامل بنیادی موثر بر قیمت آن در واقع تقاضا می باشد. فراموش نکنیم که جمعیت جهان با سرعتی زیاد و شتابدار رو به افزایش است و نیمی از آن خانمها هستند.

اگر چه بعضاً گفته می شود تقاضا برای طلا عمدتاً از سوی طلا سازان است ولی این باور چندان دقیق نیست. همانطور که یک خیابان با آسفالت خیس دلیل بر بارش باران نیست قیمت طلا هم متکی به تقاضای طلا سازان و طلا فروشان نمی باشد.    نکته مهم شکلی که به طلا می دهند نیست بلکه انبار شدن آن است. بیشتر طلای زینتی از خلوص بالا برخوردار است زیرا آنرا بیشتر به دلیل ارزشش می خرند تا به عنوان زیور.

به همین دلیل قیمت طلا (یا دقیق تر بگویم این پول) به ارزش مالی ان و قدرت بی نظیرش در تبدیل شدن به هر پولی وابسته است که اغلب باز هم به اشتباه به آن تقاضا از سود سرمایه گزاران اطلاق شده است. با توجه به حقایق فوق می توان گفت که حدود 80 درصد طلای جهان به علت قابلیت بی نظیر تبدیلش به پول نگهداری می شود و نه بعنوان زیورآلات و یا دلائل دیگر.

  1. طلا پول است

این مطلبی است که نیاز به توضیح بیشتری ندارد ولی گزاف نیست اگر بگوئیم طلا در زمانه ما حتی از پول هم بهتر است. دلائل مختلفی را برای این امر می توان ذکر کرد از جمله اینکه طلا را دولت ها نمی توانند مانند اسکناس چاپ کرده و از ارزش آن بکاهند. دلیل دیگر آن حجم عظیم بدهی های کشور های بزرگ ( آمریکا بزرگترین بدهکار جهان است ) و پنهان کاری این دولتها با استفاده از قراردادهای مالی پیچیده است که بر ارزش واقعی ارز این کشورها موثر است و ما قدرت و اطلاعات کافی برای آگاهی از چنین مسائلی نداریم در حالی که طلا از چنین بازی های مالی مبرا است. شاید بتوان گفت که طلا تنها پول سالم دنیا است که البته به نظر بنده طلا هم از این وضعیت خارج شده و با نوسان قیمت  و عدم آگاهی مردم از دلایل آن سودش به جیب سرمایه داران می رود و مردم عادی معمولا در خرید طلا هم به اصطلاح نقره داغ می شوند.

  1. طلا جانشین شایسته دلار امریکاست

دلار امریکا ثابت کرده است که پول قابل اعتمادی نیست و در حال از دست دادن موقعیت خود به عنوان ذخیره ارزی اصلی در جهان می باشد. دلار های جدیدی که چاپ می شود صرف پرداخت بدهی های نجومی امریکا و تسکین کسری عظیم بودجه و تراز واردات و صادرات و سایر کسری های عمومی و خصوصی دیگر این بزرگترین اقتصاد مواجه با مشکلات عدیده دنیا می شود.  همین مطلب باعث افت قدرت خرید پول ( یکی از آنها دلار آمریکا ) شده که دلیل دیگری برای برتری طلا بر پول به خصوص دلار امریکا است.

زمانی که گفتند دلار آمریکا به خوبی طلا است سپری شده است. قبل از سال 1971 ارزش دلار بر اساس واحد وزن طلا بود که به آن نظام استاندارد طلا می گفتند. تحت این نظام، دلار و طلا با نسبت ثابتی قابل تبدیل به یکدیگر بودند. ولی این نظام در اگوست 1971 پایان یافت. اگر با همان نظام به ارزش دلار بنگریم، از آن تاریخ تا کنون دلار بیش از 90 درصد قدرت خرید خود را از دست داده است.

با این وجود دلار هنوز به عنوان متداولترین ارز معامله می شود. علت این امر هم همان نیروهائی هستند که سعی در برگرداندن اذهان عمومی ار ارزش طلا دارند. تبلیغات فدرال رزرو آمریکا به نفع دلار و و ضد طلا و با هدف نجات دلار و معرفی آن به عنوان یک ارز قابل اعتماد است. در تنیجه باید گفت برخلاف زمانی که نظام استاندارد طلا بر دلار حاکم بود و این دو عملاً یکی بودند، امروز رقیب یکدیگر محسوب می شوند. در حقیقت طلا بزرگترین رقیب دلار است. این دو بر سر مشتریان خود که سرمایه شان را به یکی از این دو فرم نگهداری می کنند با هم رقابت می کنند و این تقاضا برای طلا و دلار است که نرخ تبدیل این دو به یکدیگر یا همان چیزی که ما قیمت طلا می نامیم را تعیین می کند.

افزایش گاه به گاه نرخ بهره دلار نیز با هدف جذابتر کردن ان برای سرمایه گزار و تقویت آن در رقابت با طلا است. ولی دقت کنید که این نرخ بهره حقیقی است که اهمیت دارد. نرخ بهره حقیقی یک پول بعد از محاسبه تورم (از ارزش افتادن آن) و اعمال این تعدیل بر نرخ بهره به دست می آید. مثلاً اگر نرخ بهره یک پول 15 درصد در سال باشد و نرخ تورم 20 درصد در این صورت با نگهداری سرمایه خود به فرم این ارز، نه تنها سود نکرده بلکه بخشی از سرمایه خود را هم از دست داده اید! درست است که در پایان سال 15 درصد به پولتان اضافه شده (که احتمالاً این بهره را ماهانه دریافت و خرج کرده اید) ولی ارزش و قدرت خرید پولی که در بانک گذاشته اید 20درصد کمتر شده است که از سود دریافت شده بزرگتر است. در هنگامی که فدرال رزرو نرخ بهره دلار را به هر دلیل ثابت نگه میدارد و یا آنرا کاهش می دهد، انتظار رشد قیمت طلا را داشته باشید.

  1. طلا قدرت خرید خود را حفظ می کند.

این حرف که طلا قدرت خرید خود را حفظ می کند درست معادل آنست که بگوییم دلار قدرت خرید خود را از دست می دهد. این مطلب به طور عمومی برای همه پولهای جهان صادق است. بهترین راه درک این حرف مقایسه قیمت کالاها بر حسب مبادله آنها با دلار و طلا است.       برسی ها نشان می دهد قیمت یک بشکه نفت خام بر حسب دلار و بر حسب یک گرم طلا از سال 1945 تا سال 2007 ، قیمت نفت خام در برابر دلار بیش از 6،5 برابر شده در حالی که بر حسب یک گرم طلا تقریبا ثابت مانده است.

  1. قیمت طلا را مارکت(بازار) تعیین می کند.

قیمت طلا از ارزش آن برای سرمایه گزاری منشا می گیرد نه از بانکهای مرکزی. قیمت طلا در بازار تعیین می شود علیرغم تاثیرهائی که بانکهای مرکزی می توانند برای مدتی کوتاه مدت ممکن است بتوانند روی آن داشته باشند. فدرال رزرو و بانک مرکزی امریکا آنچه را می خواهند شما بشنوید به شما می گویند و نه واقعیت را. آنها سعی دارند شما را بر این باور غلط نگه دارند که قیمت طلا تحت کنترل آنان است تا دلار را قوی نگه دارند. ولی واقعیت چیز دیگری است. قیمت طلا در بازار تعیین می شود، درست مثل قیمت یک تابلوی کمال الملک.

بانکهای مرکزی غرب در قیمت طلا مانند قیمت هر چیز دیگر مداخله می کنند. دلیل مداخله آنان در قیمت طلا ساده است. با پایین نگه داشتن قیمت طلا سعی در تقویت دلار دارند. با این کار آنان سعی دارند بر این باور دامن بزنند که دلار کماکان بهترین ذخیره ارزی جهان است در حالی که اینطور نیست.            قیمت طلا نشانگر میزان کنترل مناسب و یا غیر صحیح اقتصاد آمریکا و میزان تورم است. سعی در پائین نگه داشتن مصنوعی قیمت طلا در جهت خشنود نمودن سیاستمداران آمریکا و با هزینه پرداخت کنندگان مالیات (مردم آمریکا) است.

گفتیم که بانک مرکزی آمریکا و فدرال رزرو می توانند در قیمت طلا به طور مصنوعی مداخله کنند ولی قدرت مداخله آنها رو به کاهش است. بانک های مرکزی غرب مجبور بوده اند برای جبران کسری بودجه مقادیر قابل توجهی از طلای موجود در خزانه های خود را به فروش برسانند. بعد از پایان جنگ جهانی دوم، حدود 68درصد طلای جهان در خزانه های بانک مرکزی انبار بود، امروز این عدد در حدود 10درصد است.

با در دست داشتن مقدار کمتری طلا قدرت کنترل بانکهای مرکزی کاهش یافته است و آنها دیگر قدرت سابق خود را برای اعمال کنترل روی قیمت طلا به تدریج در حال کاهش دیده اند.

  1. قیمت طلا در دراز مدت افزایش خواهد یافت

قیمت طلا از سال 2001 مجدداً  شروع به افزایش چشمگیر کرده است و هرچه کشورهای غرب بیشتر با مشکلات اقتصادی مواجه می شوند قیمت ان بالاتر هم خواهد رفت. چقدر بالاتر؟ هیچکس نمی تواند جواب دقیق و 100درصد درستی به این سوال بدهد زیرا در بازار مالی نیز همانند دنیای ذرات بنیادی در فیزیک اصل عدم قطعیت حاکم است.

یکی از صاحبنظران در مورد قیمت طلا در مصاحبه ای که در سال2003 ثبت شده است قیمت طلا را در مدت 10 الی 12 سال رسیدن به 8000دلار پیش بینی کرده بود0 ایشان امروز می گوید: قبل از انکه این قیمت را غیر قابل تصور بخوانید به این مطلب توجه کنید کالائی که در دهه 70 با یک دلار می توانستید بخرید در این دهه باید 10 دلار برای آن بپردازید  و قیمت طلا از دهه 70 تا دهه 80 از 35 دلار به 800 دلار رسید.

 من اعتقاد دارم که گذشته خود را تکرار می کند و با توجه به تورم 10 برابری که در مورد دلار اتفاق افتاده است، یک محاسبه ریاضی ساده رشد قیمت طلا در عرض چند سال آینده به 8000 دلار را کاملاً محتمل به شما نشان خواهد داد. هرچند که چنین احتمالی با توجه تورم شدید جهانی و افتادن ارزش دلار وجود دارد  ولی هرگز قدرت بانکهای مرکزی در کاهش ارزش یک ارز با چاپ اسکناس را دست کم نگیرید. به عبارت دیگر این طلا نیست که گران می شود. طلا همانقدر نفت می تواند بخرد که 60 سال پیش می توانست. این پول است که در حال از دست دادن ارزش خود است.                                                                                                                                        {ولی چیزی که از طلا با ارزش تر است برای سرمایه گذاری نقره است که سالها سرکوب شده و وقتی به نمودارها نگاه می کنیم رشد قیمتی بیشتر از طلا داشته است.                                                                         منافع ملی را باید در سرمایه گذاری در نظر بگیریم البته صداقت دولت ها و بخشهای خصوصی مهم است و سرمایه مان را در سوداگری مصرف نکنیم. در واقع اگر همه سرمایه مان را ببریم طلا و دلار بخریم به عده ای دیگر از مردم اسیب می رسانیم. کجا چه چیزی را بخریم تا سود کنیم با این دید داریم سودا گری می کنیم.

یکی دیگر از جاهای بسیار خوب و امن سرمایه گذاری در بورس است که توضیح داده خواهد شد





تاریخ: چهار شنبه 13 شهريور 1392برچسب:ىلار قيمت ءلا وماركت باؤار,
ارسال توسط علیرضا ابراهیمی
آخرین مطالب

آرشیو مطالب
پيوند هاي روزانه
امکانات جانبی
ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 5
بازدید دیروز : 2
بازدید هفته : 7
بازدید ماه : 14
بازدید کل : 54460
تعداد مطالب : 31
تعداد نظرات : 10
تعداد آنلاین : 1